بورژوازی و حراج انسان برای برون رفت از بحران!
پدرام نواندیش
بحران اقتصادی که سرتاسر دنیای سرمایه داری را در نوردیده است، تمام کاربدستان و مدافعین این نظام نابرابر را به تکاپویی جبونانه کشانده است. از یک سو علت های بحران را که ذاتی این نظام متعفن است به بد عمل کردن این یا آن سیاست مدار بورژوا و دولتهایشان منتسب ميکنند، و از دیگر سو، برای برون رفت از بحران سياست شان را بر اخراج کارگران و توده های کارکن، کاهش دستمزدها و قطع خدمات اجتماعی و در نتیجه تحمیل فقر و گرسنگی میلیاردها انسان مبتنی ساختند.
آنچه که به عنوان سياست "ریاضت اقتصادی" برای خروج از بحران از سوی دنیای بورژوازی پراتیک شده و به پیش برده میشود را بایستی در راستای دو نوع پاسخ دولتهای بورژوازی به مطالبات توده های میلیونی معترض به وضع موجود مورد ارزیابی قرار داده شود. پاسخ اولی که این دولتها در مقابل مطالبات مردم به فلاکت کشیده و به جان آمده قرار می دهند، در وهله اول فروش ارزان و هرچه ارزان تر نیروی کارشان به بنگاه های غارتگر سرمایه داران است. اگر بنا به دلایل ذاتی این نظام نابرابر، خریداری برای نیروی کارشان موجود نباشد، یا باید عضوی از بدن خود را به حراج گذارند و یا بایستی تن فروشی را پیشه خود کنند تا زنده بمانند و از گرسنگی نمیرند.
این روزها مدیاهای تحمیق و جنایت بار بورژوازی که کارشان خاک پاشیدن بر چشم مردمی است که در کشورهای مختلف بر علیه این نظام نابرابر به خیابانها آمده اند، به اصطلاح پيشنهاد دیگری را به میلیونها جوانان بیکار و گرسنه پیشنهاد می کنند.
در خبری که روی سایت خبرگزاری یورو نیوز قرار گرفته است، دو جوان بریتانیایی به نامهای «راس هارپر» و «اِد مویز»، اقدام به طرح و رنگ و نقش زدن به صورتهای همدیگر کرده اند. سایت یورو نیوز فورا بینندگانش را از اشتباهی که ممکن است پیش بیاید در آورده و اضافه می کند: البته نه برای رفتن به استادیوم و تماشای مسابقه فوتبال، بلکه برای فروش صورتشان در وب سایتی که به این منظور راه اندازی کرده اند.
یورو نیوز از قول یکی از جوانان به نام راس هارپر میگوید: «بسیار مایل به الهامبخشی به دیگر جوانان هستم تا ایدههای خود را محک بزنند، بازار کار کساد است. جوانان اروپایی صورتهایشان را در قبال مبلغی به شرکتها میفروشند، یا به زبانی دیگر، اجاره میدهند و شرکتها بر روی صورتهای آنان ، لگو، نوشته یا پیام خود را تبلیغ می کنند.
بورژوازی گندیده را می توان از همین دو پاراگراف خبری برای چند هزارمین بار باز شناخت. همه چیز باید قابل خرید و فروش باشد. نیروی کار٬ اندام های بدن٬ سکس٬ و زمانی که بورژازی در بحران است، حتی صورت ها و پوست دست های جوانان و آنان که زندگی شان، آینده شان توسط سرمایه داری در معرض چپاول قرار گرفته است را بایستی بیل برد کالاها و تبلیغات بنگاههای بورژوازی انگل شود. تا از یک سو تبلیغ برای فروش کالاهای مانده در انبارهای سرمایه داران شود و از دیگر سوی این منطق همیشگی سرمایه داری در معرض دید جهانیان قرار گرفته شود که سرمایه داری یعنی خرید و فروش انسان و هر چیز که قابل معامله باشد.
در چنین شرایطی که سرمایه داری در جهت باز پس گیری و قطع خدمات اجتماعی بر آمده و دستمزدها را به شدت کاهش داده است٬ اقدامات بورژوازی و دولتهای سرکوبگرش تقابل با بشریتی است که منطق سود و استثمار را نفی میکند. بر این اساس وقتی میلیونها انسان گرسنه و به فلاکت کشیده شده به این نظام نابرابر و راه حل تاکنونی اش نه می گویند، نوع دوم پاسخ بورژوازی و دولتهای آنان، یعنی گسیل نیروهای سرکوبگر به خیابانها و مراکز اعتصاب کارگری برای سرکوب کارگران و معترضان به وضع موجود در واقع بیان واقعی بن بست دنیای سرمایه داری است.
احزاب دست راستی به همراه همان مدیایی که در این مقاله اشاره ای کوتاه بر آن رفت، تلاش های مضاعفی به کار بسته اند تا بورژوازی را از زیر ضرب اعتراضات وسیع کارگران و توده های کار کن در جوامع مختلف خارج سازند. در مقابل طبقه کارگر و میلیونها انسان معترض به وضع موجود در صورتی خواهند توانست بورژوازی را به عقب نشینی وادار کنند که صف متحد خود راتشکیل دهند. اتحاد احزاب کمونیسم کارگری یک شرط ضروری صفوف متشکل طبقه کارگر در مقابل اردوگاه وحشی بورژوازی است. من به اتحاد نیروهای کمونیسم کارگری درود می فرستم.
17 اکتبر 2012